شنبه اولین روز امتحان بود. دیشب تا صبح نخوابیدم و همش تو فکر امتحانات بودم. بعد از گذاشتن سئوالات امتحانیِ چند نفر از اساتیدی که به خودشون زحمتی برای گذاشتن سئوالات توی سامانه نداده بودند به خونه رفتم. ناهار و شام پیش مامان بودم و خونهش رو تمیز کردم. یکشنبه از صبح پای تلفن بودم تا سئوالها رو ایمیل کنم و مشکلات همکارم برای برگزاری امتحان رو که قرار بود یک روز درمیون توی دانشکده باشیم رفع کنم. ظهر به خونهی مامان رفتم و بعد از خوردن ناهار همهی آشپزخونه رو گذاشتن سئوالات منبع
درباره این سایت