شنبه پسرخالهم زنگ زد و ظهر برای نصب در کمد دیواری و تخت تاشوی نرگس اومدند. کار تا شب طول کشید اما ناتمام ماند. یکشنبه مربی نرگس بعد از ناهار اومد و با نرگس کار کردیم. همکاریش کم و بازیگوشیش زیاد بود! عصر نصاب برای ادامهی کار اومد. این کار تمومی نداره! هنوز آینهی روی در کمد نصب نشده و تخت نرگس هم حفاظ نداره. دوشنبه صبح رفتم سر کار. هوا سرد بود و آب روی زمین یخ زده بود. سر کار صحبت راجع به انتقالی بعضی از همکاران بود و به من هم پیشنهاداتی شد که باید راجع نرگس منبع
درباره این سایت